1391/05/12
تشکیل دوباره شورای راهبری را به فال نیک میگیریم
شورای راهبردی یا راهبری توسعه بانکداری الکترونیک ایران پس از دو سال وقفه چندی پیش دوباره با حضور مدیران عامل بانکها تشکیل شد. تشکیل این شورا و توجه به بانکداری الکترونیک پدیده خیری است که باید آن را به فال نیک گرفت. اما مطمئنا در این مسیر باید پای صحبت کارشناسان و مدیران نشست و از نظرات آنهای برای بهبود عملکرد این شورا استفاده کرد.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، به همین بهانه به سراغ مهندس سید حامد قنادپور یکی از کارشناسان حوزه بانکداری الکترونیک رفتیم و با او درباره اهداف، ارکان، مزایا و فعالیتهای این شورا و تاثیرش بر توسعه بانکداری الکترونیک کشور گفت و گو کردیم. متن کامل این مصاحبه را در ادامه مشاهده میکنید.
اجرا از نظارت باید جدا باشد
آقای مهندس قنادپور! اولین چیزی که برای من سوال بود این است که آیا این شورا، شورای راهبری بانکداری الکترونیک است یا شورای راهبردی بانکداری الکترونیک؟ چون من جستجو که میکردم بعضیها نوشته بودند شورای راهبری و بعضیها هم نوشته بودند شورای راهبردی. خب این دو با هم فرق دارند؛ اگر راهبردی باشد یک حالت مشورتی و تصمیم سازی دارد و اگر راهبری باشد یعنی دارد در اجرا ورود میکند. بالاخره کدام است؟
به نظر من هر کدامش باشد خوب است. یعنی ما در حوزه بانکداری الکترونیکی هم نیاز به شورای راهبری داریم و هم نیاز به شورای راهبردی. هم باید راهبردها و استراتژیهایمان مشخص باشد و هم باید یک جایی وجود داشته باشد که اینها را راهبری کند. یعنی هم حوزه استراتژی و هم حوزه اجرا را باید در نظر داشته باشیم.
میتوانند این دو در یک جا باشند یا باید از هم جدا باشند؟
ببینید! در حوزه برنامه ریزی و نظارت میتوانند یک جا باشند، ولی وقتی وارد حوزه اجرا میشود، نه. یعنی برنامهریزی و اجرا باید از هم جدا باشند. این یک نکته خیلی کلیدی است که میشود مفصل درباره آن صحبت کرد.
میخواهم بگویم یعنی میتوانیم اینطور نگاه بکنیم که یک شورای راهبردی داشته باشیم که فرضا در وزارت اقتصاد باشد و یک شورای راهبری که در بانک مرکزی باشد؟
اصلا ما برای این قضیه مصوبه داریم. مصوبه هیات وزیران سال ۸۶ که میگوید: “بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین راهبردها و راهبری زیرساختهای نظام جامع پرداخت و بانکداری الکترونیکی را بر عهده دارد.” مهم این است که باید به این مقوله به جد پرداخته شود و هماهنگی در تعیین راهبردها و راهبری در همه ارکان اعم از حاکمیتی، مجریان و تأمین کنندگان وجود داشته باشد.
پس کار تعیین کردن راهبردها بر عهده بانک مرکزی است؟
نکته مهم این است که باید به صورت یک کار فرا سازمانی و فرابخشی دیده بشود. یعنی لزوما همه بانکها، همه شرکتها، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، همه اینها باید در آن همکاری کنند. من مجموعه وزارت اقتصاد و بانک مرکزی را از لحاظ حاکمیتی در یک مجموعه میبینم.
ولی اینها که با هم نیستند.
بالاخره این دو، طرف حاکمیت و دولت هستند. یعنی به هر حال یک جایی باید بیاید بحث راهبردها را تعیین بکند و یک جایی هم باید بحث نظارت را داشته باشد و نکته مهم این است که آن جا که نظارت می کند، لزوما نباید وارد بحث اجرا بشود.
پس اگر بخواهم خلاصه کنم سه بخشی که لزوم وجودشان در زمینه توسعه بانکداری الکترونیک احساس میشود این است که اول ما یک جایی داشته باشیم که راهبردها را تعیین بکند.
بله، برنامه ریزیها را انجام بدهد و این برنامه ریزیها محقق بشود.
و یک جایی برای نظارت اینها داشته باشیم که باید مستقل از آن باشد.
بله، باید مستقل باشد.
بله و البته بخش اجرا در خیلی جاها هست و فقط یک جا نیست. طبیعتا مثلا بانکها هستند، شرکتها هستند، فعالین صنعت و مشاورین هستند.
پایگاه خبری افتنا